خاکستر و بانو

خاکستر و بانو

نام وبلاگ برگرفته ازنام یکی از اشعارشمس لنگرودیِ عزیز است
خاکستر و بانو

خاکستر و بانو

نام وبلاگ برگرفته ازنام یکی از اشعارشمس لنگرودیِ عزیز است

خرت خرت های آنالیز نشده

زنگ پشت زنگ که باید حتما برنامتونو جور کنین و با کونوسچه یه هفته ای بیای پیش ما، جدای از اینکه تو اون کویر دلم می گیره، با خودم می گم چرا باید خودم رو محکوم به این کنم که دائم به خزعبلاتش گوش کنم و هی در برابر ایدئولوژی های من در آوردیش که فقط خودش و چندتا مث خودش قبولش دارن گوش بدم و چیزی نگم چون گفتن فایده ای نداره، یا اینکه دائم راجع به این بشنوم که: اینو ببین! قشنگه و هنوز حرف از دهنم نیومده بیرون بگه: مارکه، فلان قدر خریدمش. منم هی نگاه کنم که این چه مارکیه که نمی شناسمش! تنها چیزی که هر روز می بینم داره توش رشد می کنه حسادته! اونم به همه چیز، به همه چیز و همه کس.


-مهمونی چند شب پیش واقعا حالم رو بهم زد. جایی که احترام گذاشتن به آدم ها بر اساس جیب و درآمد و ماشینیه که سوار می شن نه صرف آدم بودنشون. آدمهای دودوتا چهارتا کن رو نمی فهمم. حتی محبتشون هم رو حساب و کتابه.

گیر کارم اینه که نمی تونم حرفی که باید رو بزنم، چون نمی خوام برنجونم حتی وقتی که خیلی رنجیده می شم. 


- از اینکه می بینم برادر وسطی چقدر مظلوم و صبوره حالم بدتر می شه که چرا این همه مَرده! خیلی ساکت شده این روزها. تو مهمونی ها تنهاییش اینقد بزرگه که انگار همه جا بوی تنهایی می گیره. دیوار فاصله هی ضخیم تر می شه.  من داره خواهری فراموشم می شه یا اون برادری؟!


- کونوسچه یاد گرفته بعد از غذا یا وسط بازی های دوتایی مون دستاشو میاره بالا و منتظر می مونه تا من بگم : خدا مرسی.



نظرات 5 + ارسال نظر
سپیده مشهدی دوشنبه 1 تیر 1394 ساعت 18:58

درود به بانو سر عزیز

منزل نو مبارک
ای جونم به کونوسچه...انگار همین دیروز بود که منتظر اومدنش بودیم
تن و روحش همیشه سالم باشه بانو جان

سلام عزیزم
متشکرم سپیده
آره درسته انگار همین دیروز بود. خودمم گاهیی از این همه سرعت زندگی هراسناک می شم.

honey جمعه 29 خرداد 1394 ساعت 10:35 http://honeydokht.blog.ir

چقدر خوشحال شدم که تو دوستای گولو دیدم شما بلاگ جدید راه انداختید.
راجع به نوشته هم باید بگم بودن تو جمع هایی که انسانیت با پول معنی پیددا میکنه خیلی سخته
چون همه چیز به چشماشونه
عقلشون توانایی درک واقعیت ها رو نداره
ادم ها روز بروز تنها تر میشن
چون درکمون از هم کمتر میشه
دنیاهامون غریبه تر
شما جای کویر تشریف بیارید شمال ما در خدمتتتون هستیم هاااااااااااا

ممنونم عزیزم
بله حلقه ارتباط ها هی داره محدودتر می شه متاسفانه
ممنونم از لطفت هانی، محبت داری دوستم

مریم جمعه 29 خرداد 1394 ساعت 01:16 http://marmaraneh.blog sky.com

سلام بانو، خوشحالم‌دوباره خونه دار شدی و من پیدات کردم.
بزرگتر شدن کونوسچه ات مبارک.

سلام مریم عزیزم.
تو هم اومدی! چه خوب. دلم برات تنگ شده بود

amine سه‌شنبه 26 خرداد 1394 ساعت 23:40 http://www.donyayeman1.blogsky.com

خوووووووووووووووووووووش اومدی خانم.. من خبر نداشتم اثاث کشی کردی.. چه کار خوبی کردی بانو.. خوش خوش خوش اومدی

بله اومدم اونم یه جوری که انگار بلاگفا هممونو با تیپا انداخت بیرون.

آفرین سه‌شنبه 26 خرداد 1394 ساعت 21:19


وای از تنهایی!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.