خاکستر و بانو

خاکستر و بانو

نام وبلاگ برگرفته ازنام یکی از اشعارشمس لنگرودیِ عزیز است
خاکستر و بانو

خاکستر و بانو

نام وبلاگ برگرفته ازنام یکی از اشعارشمس لنگرودیِ عزیز است

چه کم سو

 

چه قدر خوب که آدم های کمی توی دنیای وبلاگ موندن! راحت تر میشه گفت و نوشت! شده مثل جزیره ای که جذابیت  چندانی برای جدیدی ها نداره!

 

راحت میشه گفت:

مورس؛ دلم برای بودنت تنگ شده! برای نوازش های نامحسوس و حرف های دلگرم کننده ی اغلب الکی ات!

آدم گاهی یادش می ره چقدر عاشق اونیه که کنارشه! چقدر رنج و اضظراب و تنهایی تحمل کرده تا رسیده بهش! و وقتی می رسه به نقطه ی امن، کم کم همه چی شروع می کنه به عادی شدن و عیب ها نمایان میشن! عیب ها و ایرادهایی که از اولِ اول هم وجود داشتن فقط ندیده گرفته میشدن!

حالا خیلی دلتنگم! دلتنگ اون سیاهی بزرگ چشمهات مژه های تو هم تو همت! علاقه ی باباگونه ی همیشه آروم و مهربونت به پسرمون! حتی غر کارهای پسرت رو هم به من می زدی!

میدونم که تمام این ها بعد از مدت کوتاهی بعد از به هم رسیدن دوباره شروع میشه! عادی شدن ها، غر زدنام از سردی مهر کلام تو، ندیده گرفتن زوایای زنانه ام از طرف تو، دیدن دوباره ی عیب و ایرادهای هم که همیشه هستند، و.... اما حالا پر دلتنگی شده ایم من و پسرجان!

 

 

نظرات 6 + ارسال نظر
واگویه یکشنبه 21 مرداد 1397 ساعت 19:15 http://www.rahaey-97.mihanblog.com/

وبلاگم حذف کردم
بی وبلاگ با اسم " طاهره " میخونمتون
شوهرتون رفتند سفر؟

بله

نسترن پنج‌شنبه 18 مرداد 1397 ساعت 15:04

سلام ببخشید چرا بعد هر جملتون علامت تعجب میذارین؟

بعد از کدوم جمله؟!
موارد مصرف علامت تعجب ، تنها وقتی که متعجب میشیم به کار نمی ره، موارد کاربردش زیادن و من سعی می کنم در تمام موارد مورد استفاده ازش استفاده کنم.
حالا باز اگه جمله ای دیدی که به نظرت بی مورد اومد بگو بهم، یا شأن نزول علامت تعجب در اون مکان رو می دونم و می گم بهتون یا اشتباه کردم و بازم میگم بهتون

واگویه دوشنبه 15 مرداد 1397 ساعت 02:56 http://www.rahaey-97.mihanblog.com/

سلام
جاشون خالی نباشه..

سلام واگویه!
ممنونم، اما خیلی خالیه، خیلی

Azar یکشنبه 14 مرداد 1397 ساعت 01:43

Vaaay khoda engar diroz bod konosche be donia omade bod hala che shorin zabon shode

بله انگار دیروز بود، حالا قدم به قدم باهام راه میاد، حرف میزنه، نظر میده! من هم اصلا نفهمیدم چطور گذشت این چهار سال، دارم جا می مونم

مارال شنبه 13 مرداد 1397 ساعت 20:32

سرنننن چقدر خوشحالم نوشتیییبیییی

قربان تو مارال!

نرگس چهارشنبه 10 مرداد 1397 ساعت 14:35 http://azargan.blogsky.com

سلام عزیزم دلتنگت بودیم خوبی پسر گلت خوبه؟ ایشالا به زودی زود بیاد پیشتون واز دلتنگی رها بشید شادوسلامت باشید در پناه خدا

سلام نرگس خوبیم!
ایشالا کهبه زودی دور هم جمع میشیم!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.