- عمر همه چی کوتاهه! فقط این قد تنهایی آدم هاست که بلنده!
همون طور که شادی زودی می ره وغم میاد دوباره و اونم حتی میره و بی تفاوتی میاد دوباره. و دوباره و دوباره و دوباره. هی می چرخیم تو حس های متفاوت. هی روزگار یه برگ جدید رو ورق می زنه!
- دیشب دوباره خواب مادرم رو دیدم. قبلا خیلی دیر دیر می دیدم خوابشو. الانم سالی یکی دوبار شاید بیشتر نشه، اما خوب تا چند سال پیش یعنی تا قبل 20 سالگی سفرش هر چند سال یک بار خوابشو می دیدم. فکر کنم مامان الان به یه مامنی رسیده، به یه جایی از سفرش که بیشتر از قبل می تونه به ما سر بزنه. اما خوب زمان از نظر ما و اونا حتما با هم متفاوته! شبیه این خواب رو قبلا هم دیده بودم. (درست در آستانه 20 سالگی سفرش). باز هم خواب دیدم برگشته و بهم گفتن که مامانم اصلا نمرده بوده هیچ وقت! برگشت و بغلم کرد.
-عنوان نوشت: اول سریال هانیکو با این جمله شروع میشد!
به قول عزیزی که همیشه این شعر را زیر لب زمزمه می کرد
شبهای هجر را گذراندیم و زنده ایم
ما را به سخت جانی خود این گمان نبود
واقعا آدم ها چه چیزها و چه دردهایی که تجربه نمی کنند!
سلام مطالبت خیلی زیباست موفق باشی اگر فرصتی شد به وب من هم سر بزن
وای خیلی غمناک بود خیلی انگار یک دفعه تمام غصه های دنیا ریخت تو دلم
خدا نکنه تموم غصه های دنیا بریزه تو دلت فاطمه!
خدا رحمت کنه مادرت رو و عزیزهاتو واست نگه داره
خوشحالم که دفاع خوب بود
مرسی از دعات آدینه!
منم خوشحالم که خوب گذشت و شد یه خاطره خوش!
خدا روحشون رو قرین رحمت و آرامش کنه. تجدید دیدار با رفتگان تو خواب واقعا لذت بخشه...
ممنونم. خدا عزیزانت رو برات نگه داره په پو!
خدا رحمتش کنه. روحش شاد.
خواب خیلی خوبیه. به نظرم معنی اش اینه که در کنارته و لمست می کنه. منم بارها همین مدل خواب را در مورد پدرم دیدم. دلم براش خیلی تنگ شده. پدر من ده ساله در سفره.
♥
خدا پدر عزیزت رو رحمت کنه.
سرن جان خوبی عزیزم روح مادرت شاد یادش گرامی باد خدا بهتون صبر
ممنونم سرسبزی دشت مهربون! صبر داده که بیشت و چندسال گذشته و من همچنان دارم ادامه میدم
نمیدونم چرا؟
ولی اشکام چکه چکه و درشت رو گونه هام سر خوردن با این پست...
+ از ته دلم برای خوب بودن حالت دعا میکنم، تصور اینکه آدم خواب عزیز ترین کسش رو از اون دنیا ببینه چقدر قشنگ و غم انگیزه
تو این روزها خیلی دل نازک تر شدی مگی!مهربون!
بله! وه مگر به خواب ها ببینمش!