خاکستر و بانو

خاکستر و بانو

نام وبلاگ برگرفته ازنام یکی از اشعارشمس لنگرودیِ عزیز است
خاکستر و بانو

خاکستر و بانو

نام وبلاگ برگرفته ازنام یکی از اشعارشمس لنگرودیِ عزیز است

ده سالگی پیش رو

یکشنبه فکر می کردم تعطیلات جان به پایان رسیده و از دوشنبه دوباره مدرسه و صبح و بدو بدو و روتین همیشه شروع می شود 

اما وقتی دوباره تقویم منطقه را دیدم ، متوجه شدم که تعطیلات یک هفته دیگر باقی است که البته الان در همان هفته ی دوم هستیم . جان خیلی خوشحال شد. امروز دوتایی رفتیم یک مرکز خرید که با هم باشیم و از خانه زده باشیم بیرون چون از چهارشنبه همه چیز شلوغ می شود .

عمه و پسر عمه ی جان برای تولد جان آخر هفته مهمان مان خواهند بود .


این بچه ده ساله می شود و من هنوز که هنوز است به او می گویم: زندگی قبل از تو چه شکلی بود اصلا مامان جان !؟ 


چه روزها که ندید جانکم، چه شب ها که از سر نگذارند چه تجربه ها که کسب کرد و هنوز چقدر روز و شب و تجربه و تلخ و شیرین مانده که باید ببیند . 

به نظر من البته یکی از سخت ترین ها برایش تجربه عشق اول و شکست پس از آن خواهد بود . من آن روزها اصلا بلد نیستم دلداری دهم فقط می توانم قول دهم که آرام می شوی و دوباره عاشق

ده ساله می شود جانم و من مثل روزی که در آغوش می گرفتم و در خانه راه می بردمش تا بخوابد ، همان خانه ای که نوک برج میلاد از پنجره اش معلوم بود، همان خانه ی طبقه چهارم ، مثل همان وقت ها که خیال پردازی بعدها را می کردم ، حالا هم همانم . خیال و رویای فردایش را می کنم 

حالا اینجا روی کاناپه ی اتاقش نشسته ام کنار پنجره ی قدی، نور تیر چراغ برغ سعی دارد از لای پرده بتابد ، و جان که صدای نفس های آرامش، آرام جانم است . همچنان رویا پردازی می کنم برایش. قصه می بافم برای فردایش. 

تا چند روز دیگر ، ده سال است کسی در خانه ام راه می رود و مرا مامان و مورس را بابا صدا می زند . 

ده سال است رشته محکم رابطه شده نفس هایش . 

بمانی برایمان جان جانانم . 

درددانه ی عالم هستی من . 

مرسی که مرا برای مادری انتخاب کردی.



نظرات 6 + ارسال نظر
دلربا یکشنبه 20 اسفند 1402 ساعت 21:49

وای وای عزیزززززم .گیلانشاهمون ۱۰ ساله شده چه خوب چه نیکو .خدا برات نگهش داره .زاد روزش گلباران

مرسی نیکو
سلامت باشی

مریم جمعه 18 اسفند 1402 ساعت 06:30 https://marmaraneh.blogsky.com/

به به چه پست قشنگی،مبارک باشه برای خانواده گلت بودن این هدیه ده ساله ، انشالا اینجا از تولد صدسالکی کونوسچه بگی

فکر کن
هنوز در پیری چراغ اینجا رو روشن نگهش دارم

مخمور چهارشنبه 16 اسفند 1402 ساعت 11:51

تولد جان جان ات مبارک
سعادتمندی و بالندگی و حال خوش اش را ببینی و از شدت شوق شکرانه به جاآوری

سپاسگزارم مخمور

نسیم چهارشنبه 16 اسفند 1402 ساعت 11:26

تولد پسر عشق مبارک
آخ که چقدر دلچسب و سخته مادر بودن

مرسی
بله دل چسب و جان چسب

نرگس سه‌شنبه 15 اسفند 1402 ساعت 12:22 http://azargan.blogsky.com

سلام عزیزم
تولد گل پسرت مبارک ایشالا پراز اتفاق های خوب باشه امسال وسال های دگر کیف کنید ولذت ببریدباهم بودن رو

سلام عزیزم
هنوز مونده به بیست اسفند
ولی مرسی عزیزم

مگی سه‌شنبه 15 اسفند 1402 ساعت 04:00 http://Meghan.blogsky.com

یادش بخیر…
اینجا اسمش رو گیلانشاه میگفتی نه؟:)
خیلی آقا شده، خوشحالم که کنار همید و خوشحالم که که زندگی قشنگی رو تو فضای جدیدی تجربه میکنید
تولدش مبارک مرد کوچولو

آره آره
خوب یادته
گیلانشاه منه ، کونوسچه ی منه ، جان منه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.