" جان"به زودی شش سالش میشه و هر روز داره برای تولدش برنامه ریزی می کنه.
چند ماه پیش بهش گفتم امسال تولدت رو دوتایی جشن می گیریم. یکم حالش گرفته شد و گفت: آخه من دوست دارم دوستام باشند توی تولدم. منم زیاد ادامه ندادم و گفتم : امسال دوتایی جشن می گیریم چون امکان برگزاری جشن تو خونمون رو نداریم.
چند روز پیش دوباره بهش گفتم که جشن امسالمون دونفره اس. چیزی نگفت. گیر داده براش پاپوش عروسکی بخرم. منم گفتم یا اون یا اسباب بازی. میگه خوب پاپوش رو خودم می خوام به خودم هدیه بدم. کیف کردم از این تصمیم و دارم خر میشم که هشتاد تومن بریزم دور به خاطر این که اینقدر خاطرش برای خودش اول از همه عزیزه.
اما از طرفی اون ور لجوجم می گه: بچه ها باهوشند و بلدند چه جوری دست رو نقطه ضعف آدم بگذارند
حالا تا بیست اسفند.
دلم برای روزمرگی تنگ شده. برای خانه ای که شبیه خانه باشد
زود ۲۰ اسفند شدها
خیلی زود
تولدش مبارک دلبر جان

هنوز مونده، اما مررسی
منم تولدم بیست اسفنده
پسرمم ۱۲ اسفند
تولد پسرمو تو مدرسه میگیریم .خودمم سه تایی جشن میکیریم .به همین سادگی ولی دونفره یکم یه طوریه . حداقل ببرش بیرون پیتزا واسش بخر که ذوق کنه .کیکم همونجا ببرین .البته این نظر منه ببخشید دیگه
حالا که دیگه اصلا نمیشه به خاطر شرایط ویروس
سلام اگر مهد میره یا پیش دبستانی یک کیک بگیرید کنار دوستهاش شمع فوت کنه پسر من تابستونیِ طفلی خیلی غبطه میخوره به حال بچه های نیمه دومی که کیک و شیرینی میارن مدرسه
منظورش از دوستانش دختر دایی هاش و پسر عموشه
سلام سرن جان تازگی ها با وبلاگتون آشنا شدم همه مطالب قبلی رو خوندم خیلی حال و هوای نوشتنتون رو دوست دارم. الهی همیشه حال دلتون خوش باشه....
تولد گل پسرتون هم پیشاپیش مبارک
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور.
تولد کوچولو تون هم پیشاپیش مبارک ۱۲۰ سال شاد و سلامت باشه و سایه تون بالای سرش باشه
یه چیز دیگه هم اینکه
چون تو را نوح است کشتی بان ز طوفان غم مخور
سعی می کنم