بارون حالم رو خیلی خوب می کنه. خیلی. بارون و تصویر برگ های زرد درخت انار و میوه های قرمز روبروم.
تمام تلاشم رو برای شادی بکار گرفتم. به خاطر پسرکم که در نبود باباش دندون قروچه گرفته و تازه تازه داره بهتر میشه. به خاطر خودم که خیلی به شادی نیاز دارم.شادی های کوچک حتی.
یاد گرفته ام هوگه کنم.زیاد به سرعت زندگی توجه نکنم. دوتا ماگ خوشگل هدیه گرفته ام. یکیش رو رفیق جانم داده، صورتیه و تصویر زنی از پشت روشه.
رفیق گفت: شبیه اون بُعد صوفی درونته که مورس عاشقش شد. بعد اینکه از هوگه حرف زدیم دادش بهم. دخترک رفیق جان برایم با شیشه مربا جا شمعی درست کرده؛ توش شمع روشن می کنم. عادت شمع روشن کردن رو داشتم بیشترش کردم. البته وارمر مقرون به صرفه تره و در نهایت میشه جا شمعی رو شست برای بعدی.کتاب می خونم بیشتر و سعی می کنم هی با خودم تکرار کنم که هیچ چیز این جهان پایدار نیست نه شادیش نه غمش. الان هم داریم به پایان غم نزدیک میشم.
منم عاشق بارون هستم و این رنگ های پاییز و حال و هوای قشنگش. در مورد هوگه یکی دو تا کتاب خوندم و خیلی علاقه مند شدم کلا به این نتیچه رسیدم که هوگه برای فصل سرد خوب هست وقتی می تونی شمع روشن کنی یا شومینه را راه بیندازی و زیر لحاف بروی و این ها .... متاسفانه خیلی دقیق نفهمیدم که دیگه چه میشه کرد . مخصوصا کتاب هایی که خواندم بیشتر جلد و عکس هایشان قشنگ بود و کمتر مطلب واقعی به من دادند
خوب این تمایل به فصل سردش شاید به خاطر اینه که از حوزه اسکاندیناوی اومده، و هم اینکه آدم ها اغلب تو روزهای سرد و ابری افسرده میشن
من اما سعی می کنم کنار شمع و ماگ نوشیدنی گرم و غیره، اون چیزایی که برای خودم منحصر به فرده رو هم بذارم کنارش
مثلاً یه سری افکت صدا دارم و آمبیانس که مربوط به کار قبلم بود، گاهی به اونا هم گوش میدم، مثلا صدای سوختن هیزم توی شومینه، صدای خنده بچه، صدای شیهه اسب، آواز پرنده ها، همهمه آدمها توی کافی شاپ....
اینقدر گوش دادن بهشون حال میده
سلام اولین باره میخونمت.خواننده ی اشتی و هیلا و نرگس جون هستم. متوجه نشدم از همسرت جدا شدی ؟ به پست های قبل هم رفتم. میشه بیشتر بگی که چی شده و اینکه الان بهت تبریک میگم مادرقوی و شاد
سلام شهره
ممنون که اینجا رو می خونی ، و ممنون که درک می کنی.
چی شد به منم خبر بده. حل شد؟؟؟
نه
هنوز نه؛ اما حل میشه با یاری خداوند
ای عزیز دلم ای قربونت برم من رفیق جانم مطمعنم به زودی اینجا خبرای خوب میشنوم مگه میشه خدا به توی صبور جواب رد بده نه اصلا امکان نداره همه چی عالیترین میشه فقط قول بده با این تیتر شروع کنی رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
الهی آمین
سلام عزیزم خوشحالم از اینکه غم هات رو به پایانه ازاینکه باران حالت رو خوبتر کرده دست رفیقت درد نکنه که شادت کرده شادیت همیشگی مراقب خودت وگل پسرت باش
سلام نرگس عزیزم
چقدر این جمله آرومم کرد. انگار یکی بهم خبر داده که غم ها رو به پایانه.
اندکی صبر ، سحر نزدیک است...
آمین آمین آ مین
سلام بر سرن جانم
هر چه فکر کردم نتوانستم کلمات را به انتخاب کنم و چیزی بنویسم فقط شادم از شادیت
شاد بمان و لذت ببر از لحظه لحظه
سلام مخمور عزیز دل
ممنون
میشه لطف کنی این هفته کلی انرژی و دعای خوب بفرستی سمتم!؟
ممنونم
یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
جای نگرانی نیست
سلام عزیزم
قبلا گفته بودم که خوندن وبلاگ شما به من آرامش میده اما دوباره میگم تو این شب بارونی سر زدن به وبلاگ و دیدن پست جدید کلی خوسحالم کرد امیدوارم هر چه زودتر کنار هم و سه نفره روزهای شاد و گرمی رو سپری کنید از صمیم قبلم براتون آرزوی بهترینها رو دارم به خصوص که من یکی از پسرهام با پسر شما هم سن و ساله و وقتی توی وبلاگ ازش مینوشتین خیلی حس خوبی داشتم چون همزمان با شما داشتم پسرم رو بزرگ میکردم
سلام مهرین عزیز
خیلی لطف داری عزیزم به من.
خیلی خیلی از آرزوی مهربانانه ات خوشحال و آروم شدم.
خدا پسرهات رو برات سلامت و شاد نگه داره عزیزم
سلام
مسافرتون از سفر برگشت؟
سلام واگویه
خیر. قرار نیست برگرده.