خاکستر و بانو

خاکستر و بانو

نام وبلاگ برگرفته ازنام یکی از اشعارشمس لنگرودیِ عزیز است
خاکستر و بانو

خاکستر و بانو

نام وبلاگ برگرفته ازنام یکی از اشعارشمس لنگرودیِ عزیز است

ما و پاییز

کونوسچه پاهاش تو ستون فقراتمه! داره می خوابه! تمام مدت خوابش همینه! کلا در حال لگد پروندن و چرخیدنه! از بچگی های منم عجیبتر میخوابه! پسره دیگه میخواد از الان نشون بده!

بیشتر می تونیم ارتباط برقرار کنیم، من از اون دنیای ایده آل گرام کمی فاصله گرفتم اونم بیشتر می تونه منظورشو برسونه و راحت تر می تونه خرم کنه!

دو روزه صداش گرفته و اصلا نمیدونیم چرا! چون فقط همینه و آب دماغ راه نیفتاده نگران نیستم!

عصرها میریم پیاده روی و با هم حرف می زنیم، کلمه یاد گرفتنو دوست داره و تکرار میکنه حرفامو، اما براش سخته!پاییزمون داره به سرعت طی میشه، به سرعت و با انبوهی از دلتنگی!

نظرات 1 + ارسال نظر
مگی دوشنبه 12 مهر 1395 ساعت 18:26

چقدر دلم برات تنگ شده بود مامان گیلانشاه... چقد


+ با ابنوهی از دلتنگی..آی گفتی...آی گفتی

من اینجا رو مصرانه دوست دارم، به خاطر یکی مث تو!
با اینکه کلی حرف هست که اینجا هم نتوان گفت!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.