خاکستر و بانو

خاکستر و بانو

نام وبلاگ برگرفته ازنام یکی از اشعارشمس لنگرودیِ عزیز است
خاکستر و بانو

خاکستر و بانو

نام وبلاگ برگرفته ازنام یکی از اشعارشمس لنگرودیِ عزیز است

-پروژه رنگ کاری خونه بالاخره کلید خورد. البته فعلا بتونه کاری ها انجام شد! همسر جلو جلو اعلام کرده که ممکنه چهار پنج روز طول بکشه ها!

مهم نیست! آشپزخونه بالاخره تموم شد! بقیه اش هنوز فرصت هست!


- یه جریانی داره راه می افته که به جای هدیه دادن سررسید کتاب هدیه بدیم؛ خدا کنه اونایی که تا پارسال بهم سررسید هدیه می دادن بشنون و کتاب خوب هدیه کنن! چندتا رمان خوب باشه که چه بهتر! سال گذشته یه سررسید هدیه گرفتم که صدهزار تومن می ارزید. خوب اگه اون رمان مورد علاقه ام خریداری می شد ارزون تر در می اومد که. تازه می شد دوتا رمانم باشه! البته این بیشتر برمی گرده به مدیران رده بالا که سررسید می دن به کارمندان عزیز! اونا هم اینقد سررسید هدیه می گیرند که می تونن همونا رو هدیه بدن. خوب مدیر عزیز چهار تا کتاب خوب بخر بده کارمندات!  تو رو خدا از این رازهای موفقیت و ازدواج در اسلام و از این دست هم نخر! چهار تا رمان خوب که نقدهای خوبی بهشون شده! واقعا اینقد سخته! اصلا من اگه مدیر جایی بودم یا مسئول خرید هدایا بودم حتما یه نظر سنجی می کردم مبنی بر اینکه دوست دارین چه کتابی هدیه بگیرین، یا تو چه زمینه ای باشه!؟ اینجوری هدیه ای می دادم که صرف از سرواکنی نبود؛ یه کار ارزشمند بود.

نظرات 7 + ارسال نظر
مریم جمعه 13 فروردین 1395 ساعت 10:09 http://40years.blogsky.com

بانو جان بیا دیگه دلمون تنگ شد واست .

قربان مهربانیت مریم

نیسا دوشنبه 24 اسفند 1394 ساعت 16:03 http://nisa.blogsky.com/

پیشاپیش نقاشی خونه مبارک. واقعا کاش بهمون کتاب هدیه می دادن. چه فکر و ایده ی خوبی.

بله کاش! من تا همین الان سه تا سر رسید و دو عدد تقویم کیفی هدیه گرفتم! اینقدر دوست داشتم یکی بجاش خیابان بوتیک های تاریک رو بهم بده!

آدینه جمعه 21 اسفند 1394 ساعت 16:50

منم کتاب میخوام
تولد کنوسچه هم مبارک
اگه اشتباه نکرده باشم

منم!
بله درسته استباه نکردی آدینه! ممنون از اینکه یادش بودی!

سارا پنج‌شنبه 20 اسفند 1394 ساعت 11:42 http://parepooreh.persianblog.ir

سلام سرن بانو جان. مدیران رده بالا اگه رمان هدیه بدن میشن صضد آرمان و مخالف نظام و دست نشانده و.... مجبورن. مجبور

با رمان هدیه دادن واقعا چنین چیزی استنباط میشه ازشون؟

په پو چهارشنبه 19 اسفند 1394 ساعت 11:08 http://aski-ewin.blogsky.com

وا! اسممو ننوشتم!

[ بدون نام ] چهارشنبه 19 اسفند 1394 ساعت 11:07

پیشنهاد جالب و خوبیه.

نوا چهارشنبه 19 اسفند 1394 ساعت 01:41

امیدوارم پا بگیره چون وضع نشر وناشر نویسنده زیاد مطلوب نیست دراین سامان
ولی تجربه نشون داده تب تنده زود به عرق میشینه.
یکی از کارای مورد علاقه من کارپردازی برای این مدل قرطی بازیای شب عیده
طرف راباچندملیون پول بی زبون میفرستن بازار اونها هم اغلب میرن چشم بازار را کور میکنن وبرمیگردن

آخ که اگه منم مسئول این کارا بودم مطمئنا هر کی هر کتابی دوست داشت رو صاحب میشد. چندتا دوست هم دارم که اگه به اونا بسپرن اصلا کلی می تونن، لا اقل در سطح کلان به این شرایط سروسامون بدن! بخدا راست می گم! (البته لازم به یادآوری نیست که شما هم تو اون گروه قرار داری صد درصد)

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.