طبق قرار مادر و پسریمون امروز رو رفتیم گردش دوتایی!
ولیعصر گردی کردیم! توی مغازه ها جنس لباس ها را لمس کردیم؛
شکوفه های درختان بلوارکشاورز را دوتایی دیدیم؛
جوانه ها را؛ خانه های قرمز پرندگانی که روی یکی دوتا درخت وسط بلوار به شاخه های کهنسالشان نصب شده بودند؛
ده تا ده تا، سنگفرش شمردیم؛
توی یه کتابفروشی راه رفتیم و دنبال یک کتاب گشتیم؛
خیابان نادری را به پسرم نشان دادم و نشانی یک دوست را؛
بعد روی یک نیمکت کمی نشستیم!
داریم تمرین می کنیم با هم از الان تا بعدها که بزرگتر شد، بعضی روزها بی دلیل برویم و راجع به بدیهی ترین و واضح ترین چیزها حتی، حرف بزنیم. حرف های مادر پسری!
برنامه ای که من با پسر م داشتم، تا سن راهنمایی،اون زمان من اونو میبردم گردش،حالا پسر م سالی یکی دو بار من رو میره با خودش سفر.
خدا براتون نگهش داره! معلومه که خیلی قدردانه!
برنامه ای که من با پسر م داشتم، تا سن راهنمایی،اون زمان من اونو میبردم گردش،حالا پسر م سالی یکی دو بار من رو میره با خودش سفر.
کجایی عزیز ما
هستم مهربون!
چقدر رومانتیک بود لذت بردم، خوش بحال پسرت با این مامان فرهیخته اش.
ووووووووووووه! من چه کیفی کردم از این تعریف نیسا! فرهیخته!
الهی خاله قفون ابنبات پرتغالیت از طرف من محکم ببوسینش و بهش بگین خیلی دوستش دارم.
ممنون سر سبزی دشت! بوسیدمش
امیدوارم که همیشه در کنار همسر و فرزندت روزهای خوبی داشته باشید و همیشه لحظات مادر و فرزندی شاد وخوشی با هم داشته باشید و مادر وپسری خوش بگذرونید.
سپاس از محبت بی کرانت
چه خوب.....
خوش به حال حال و هوای مادر پسریتون!!!
نوبت تو هم میشه په پو جان!
تا باد چنین بادا ...
برنامه ریزی واسه یه ارتباط دو طرفه ی طولانی مدت عاطفی که بعدها خیلی می شه ازش برای تربیت و جهت دهی درست زندگی گل پسر استفاده کرد .
خیلی مهم هست این ارتباطی که داره شکل می گیره .